اسفار حنه

ثم کثرة الاسفار، ثم ترک الاکتساب، ثم تحریم الادخار

اسفار حنه

ثم کثرة الاسفار، ثم ترک الاکتساب، ثم تحریم الادخار

سی و چهار پاییز گذشت

پنجشنبه, ۱۳ آبان ۱۳۹۵، ۱۱:۳۲ ب.ظ

چهار سال پیش وقتی برای اولین بار با سفرنامه شام باباحبیب مواجه شدم، با آن‌که از پیش می‌دانستم که بابا خیلی اهل سیر و سفر بوده، به شدت غافلگیر شدم. انگار برای اولین بار داشتم با ریشه‌های بعضی جنون‌های خودم ملاقات می‌کردم و می‌دیدم آن‌که نادیده از دست داده‌ بودمش، خویشاوندترین خویشاوندم است. این دو خط را همان شب روی یک فایل نوت ذخیره کردم.

Just realized my grandpa traveled to Bayt al-Maqdis twice. Cannot understand and express what my "self" is feeling..

من در زندگی‌ام دو بار خواب سفر به فلسطین را دیده بودم و باباحبیب در زندگی‌اش دو بار به فلسطین سفر کرده بود. اصلا باورکردنی نبود. این‌که باباحبیب در خیابان‌های پررمز بیت‌المقدس قدم زده باشد و این‌که هیچ‌کس راجع به این موضوع این همه سال حتا کلمه‌ای حرف نزده باشد.

نظرات  (۲)

خدا رحمت کنه حاج حبیب را..

+ شما که تا شامات رفتید ان شا الله فلسطینش هم قسمتتون بشه...
پاسخ:
ممنونم
انشالا یا رب
چقدر خوبه آدم برای فرزندانش چیزی باقی بگذاره. اونم یه سنت حسنه مثل سفر کردن... سفر به فلسطین... 
قسمتتون بشه انشاءالله
پاسخ:
ممنون
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی