اسفار حنه

ثم کثرة الاسفار، ثم ترک الاکتساب، ثم تحریم الادخار

اسفار حنه

ثم کثرة الاسفار، ثم ترک الاکتساب، ثم تحریم الادخار

اینجا؛ تهران

يكشنبه, ۲ آبان ۱۳۹۵، ۰۷:۴۳ ب.ظ

همین شهر که نفسم را بند می‌آورد، خفه‌ام می‌کند و مسموم، دست و دلم را می‌بندد و از خود جدا می‌اندازدم، همین شهر، به کریستف الهام می‌بخشد. برای بار چهارم به سمت خود می‌کشاندش تا ساعت‌ها در خیابان‌هایش راه برود، به خودش نزدیک‌تر شود و برای حالا یا بعدها برایش گشودگی و معنا به ارمغان بیاورد. جهان جای عجیبی است.

نظرات  (۱)

و شاید به قول مولانا "راه لذت از درون دان نه از برون ..."
پاسخ:
این‌که آدم هر جا برود دلش را با خودش می‌برد، بسیار درست. اما ماجرا جزئیات دیگری هم دارد. دست کم برای امثال منی که احوال بعضی ساحت‌های وجودیشان با شدت زیاد و به صورت ناخودآگاه از احوال محیط اطرافشان اثر می‌پذیرد. آن وقت شاید باید به "الم تکن ارض الله واسعه" فکر کرد و "فتهاجروا فیها". البته خب هجرت بی‌قرارها شاید با مهاجرت مرسوم متفاوت باشد. احتمالا بیشتر شبیه است به همیشه در هجرت بودن، یا پناه به هجرت از هجرت و لابد با دلتنگی همیشگی.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی