اسفار حنه

ثم کثرة الاسفار، ثم ترک الاکتساب، ثم تحریم الادخار

اسفار حنه

ثم کثرة الاسفار، ثم ترک الاکتساب، ثم تحریم الادخار

به مریمانا

دوشنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۵، ۱۰:۱۳ ب.ظ

وقتی تو اون عصر پاییزی و بارونی.. اون نگهبان سرخوش ترک.. من و تو رو که غرق شده بودیم تو خاکستری اندوه استانبول.. دستگیر کرد و به حرف انداخت.. وقتی بعد شنیدن اسمت بهت گفت مِریِم آنا.. لقبی که به حضرت مریم می‌دادن.. انگار کن یعنی مادرمون مریم.. برا اولین بار.. بعد بیست سال دوستی.. حس کردم چقدر برازنده‌ته اسمت.. حنه مادر مریم بود.. ولی به مریم بود که می‌گفتن مریم آنا.. دنیا خوش‌حاله که یه فوج صداقت و معصومیت بهش سرازیر شد با اومدنت.. منم همین‌طور..

نظرات  (۱)

منم همینطور.....
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی