مش اکتر
چهارشنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۵، ۰۳:۳۸ ب.ظ
سالی آن وقتها میگفت گاهی فکر میکنم نیازم به همراهی مذکرها در زندگیم فقط درحد چندساعت در ماه است، که یک خوشاخلاق بگو بخندی شلوغ در شهر بچرخاندم و یک دل سیر بخنداندم. چرت و پرت بگوییم و آبطالبی بخوریم و به قدر ساعاتی از همه چیز فاصله بگیرم. بعدش هم برود و پشت سرش را نگاه نکند.
امروز من هم، این چنین نیازی دارم. منتها دوست دارم طرف آدم آرام و کمحرفی باشد، رانندگیاش خوب باشد و ذائقهاش با موسیقیهای من جور باشد. همینکه کسی باشد که کنارش احساس امنیت داشته باشم و چند ساعتی در یک جاده خوب، مثلا آن جاده فرعی لواسان به تهران، جابجا کندم، مرا بس. ماشینش هم اگر شاسی بلند باشد که خوبتر از خوبتر است.
- ۹۵/۰۸/۱۲