فاویسم
بله، من فاویسم دارم. لابد شما هم مثل دوستان من پس از
شنیدن این موضوع به یکی از دو صورت زیر واکنش نشان میدهید. یا با تعجب میپرسید فاویسم دیگر
چیست. یا از ذوق بالا میپرید که یک آدم واقعی در زندگیتان سراغ دارید که فاویسم
دارد. ویولتا و ساراموشی وقتی فهمیدند من فاویسم دارم، از شادی نفسشان بند آمد. پریدند
بغلم و گفتند باور نمیکنند که همچین سعادتی در زندگی نصیبشان شده که یک دوست
فاویسمی داشته باشند و گفتند ازین پس بیشتر دوستم دارند. اما از آنجا که اکثریت متعلق
به دسته اولند، باید خاطرنشان کنم که فاویسم یک بیماری وراثتی مدیترانهای است و
ابتلای من به آن از رازهای سربهمهر این خانواده است. وراثتی؟ در هفت نسل این طرف و
آن طرف ما کسی جز من فاویسم ندارد. ممکن است من یک بچه سرراهی بوده باشم؟ از جایی
حوالی یکی از سواحل مدیترانه؟ یا ممکن است در یکی از زندگیهای گذشتهام یک صیاد تنها
در ساحل طرطوس بوده باشم؟ یعنی این بیماری مسبب عشق بیپایان من به مدیترانه و
بیروت و لاذقیه و صور و اسکندریه و مارسی است؟ و اینکه همیشه فکر کردهام باید در یک شهر ساحلی زندگی کنم؟ یعنی اینکه من دلم برای عربی حرف
زدن این همه تنگ میشود هم زیر سر فاویسم است؟ اینکه شنیدن صدای فیروز یا مارسیل
خلیفة جایی ته دلم را گرم میکند و امانم میدهد هم به همین خاطر است؟
متاسفانه هیچ اطلاعی دردست نیست. تنها اطلاع موجود این است که دکتر سیادتی اولین کسی بود که خیلی زود ریشهی مدیترانهای من را کشف کرد.
- ۹۵/۰۸/۰۴