باران مهر
سه شنبه, ۴ آبان ۱۳۹۵، ۰۷:۴۵ ق.ظ
دیشب در مراسم گفتگوی پیش از خواب با خدا، گفتم مهر این پاییز رفت. باران نداشتیم. شایستهی رحمتت نیستیم، ولی میشود؟ بعد برای یک لحظه انگار دچار یک شهود آنی شوم، فکر کردم اگر امشب باران ببارد چه؟ دفعتا حالم از خودم خیلی گرفته شد. او باران را میفرستاد، آن وقت من باز فکرم به من میرفت؟ ای وای. از خودم ناراحت خوابیدم. صبح زمین تر بود. و چشمم.
- ۹۵/۰۸/۰۴