روزگارِ الخیر شر
و مرا در جمع کردن این کتاب چند چیز باعث بود: اول باعث، رغبت برادران دین، که التماس میکردند. دیگر باعث، آن بود که دلی داشتم که جز این سخن نمیتوانستم گفت و شنید، مگر به کره و ضرورت و مالابد و جنید شبلی را گفت: اگر در همه عالم کسی را یابی که در یک کلمه از این که میگویی موافق تو بود دامنش گیر. دیگر باعث، آن بود که چون میدیدم که روزگاری پدید آمده است که الخیر شر و اشرار الناس اخیار الناس را فراموش کردهاند، تذکرهای ساختم اولیاء را و این کتاب را تذکرة الاولیاء نام نهادم تا اهل خسران روزگار، اهل دولت را فراموش نکنند و گوشهنشینان و خلوتگرفتگان را طلب کنند و با ایشان رغبت نمایند تا در نسیم دولت ایشان به سعادت ابدی پیوسته گردند. و توان گفتن که این کتابی است که مخنثان را مرد کند و مردان را شیرمرد کند و شیرمردان را فرد کند و فردان را عین درد گرداند.
دیباچه تذکرة الاولیاء | فریدالدین عطار نیشابوری
- ۹۴/۱۰/۱۱