اسفار حنه

ثم کثرة الاسفار، ثم ترک الاکتساب، ثم تحریم الادخار

اسفار حنه

ثم کثرة الاسفار، ثم ترک الاکتساب، ثم تحریم الادخار

کارنامه

جمعه, ۳ دی ۱۳۹۵، ۰۲:۱۹ ب.ظ

همایون با یکی از این جمع‌های جوان و دانشجو و "انقلابی"، پیاده‌روی اربعین رفته. از آن‌ها که نصفشان پیکسل‌های مقام معظم یا پرچم‌های مرتبط را به کیفشان یا لباسشان زده بودند. می‌گوید حنه وضعیت وحشتناکی بود. می‌خواهم کمی توصیف کند وضعیت را. می‌گوید حجاب‌ها انواع چادرهای سفت و سخت و ساق‌های دست برای این‌که یک سانت مچ دست پیدا نباشد، ولی در برخورد با نامحرم برخی اصول بدیهی رعایت نمی‌شده است. می‌گوید برای اغلبشان مفهومی به اسم خلوت مطرح نبود. در کل همراهان، دو سه نفر اهل سکوت بوده‌اند. اغلب سفر چندمشان بوده و با این حال گویا از احوال و سلوکشان عمقی ساطع نمی‌شده. انگار با یک مدل دیگر از توریسمی رقیق روبرو شده باشی. می‌گوید آداب فراوان ولی چندان ادبی در کار نبوده است. آن‌قدر هم‌راهی دشواری بوده، که هنوز بعد این همه مدت شب‌ها گاهی کابوس بودن باهاشان را می‌بیند. می‌گوید هم‌سفرها نسلی با میانگین سنی بیست و پنج سال و محصول مستقیم تربیتی و فرهنگی این سیستم بوده‌اند. تهش با حسرت می‌گوید: "اوضاع اسفناکی است. گند زده‌ایم". همایون متعلق به یک خانواده فعال شدیدا متعهد به گفتمان انقلاب اسلامی است. برای همین است که منصفانه خودش را هم شریک قصه می‌بیند.

نظرات  (۱)

اوه! همایون!
نمیدونستم.
نگفته بود.
اد
پاسخ:
:|
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی