اسفار حنه

ثم کثرة الاسفار، ثم ترک الاکتساب، ثم تحریم الادخار

اسفار حنه

ثم کثرة الاسفار، ثم ترک الاکتساب، ثم تحریم الادخار

دمی تنفس حلب در قلب تهران

شنبه, ۱۵ آبان ۱۳۹۵، ۱۱:۵۵ ب.ظ

از آن رنگ زرد کهن و حال خوب‌کن که به حلب پاشیده شده بود حرف می‌زنیم و آب یک در روز هفته و حال این روزهایش، از احتمال بالای مرگ در هر نقطه از شهر و پدر پزشکی که حاضر به ترک شهر نیست. از فادر پائولو و امام موسی و سرنوشت‌‌های مشابه. از فیروز و شجریان. از تفاوت حس‌‌وحال میةبالمیة و صددرصد. از مردم این‌جا و آن‌جا. می‌گوید تقریبا همه‌ چیز اینجا ظاهری دارد و باطنی، که با هم متفاوتند. موافقم. از این‌ همه تعارف ایرانی‌ها متحیر است، عزیزم و بفرمایید و قربانت‌ برم‌هایی که واقعی نیستند. می‌گویم تقبرنی؟! بلند می‌خندد و می‌پرسد از کجا این عربی کف خیابان را یاد گرفته‌ای؟ حتما خیلی بین مردم بوده‌ای. می‌گوید در این یک سال و نیمی که ایران است کسی را ندیده که به خوبی من عربی حرف بزند. ذوق می‌کنم و می‌پرسم عن‌جد؟!

دم رفتن قبل از دراز کردن دستش می‌پرسد با دست خداحافظی می‌کنی یا با قلب، و به قلبش اشاره می‎کند. از آدم‌های فهمیده خوشم می‌آید.

نظرات  (۱)

رنگ زرد کهن حال خوب کن..
رنگ سرخ پایداری..
و انشا الله به زودی نوبت رنگ سبز صلح و آرامش هم برسد...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی